گسترش نیوز: صندوق ذخیره فرهنگیان طی ۳۰ سال گذشته به یکی از مهمترین نهادهای مالی وابسته به جامعه معلمان بدل شده است؛ نهادی که قرار بود نقش یک پشتوانه مطمئن برای فرهنگیان در دوران بازنشستگی را ایفا کند، اما به مرور مسیر فعالیتش از یک صندوق پسانداز ساده فاصله گرفت و به یک مجموعه اقتصادی بزرگ با دهها شرکت زیرمجموعه و میلیاردها تومان دارایی تبدیل شد. همین گستردگی فعالیت، تأثیرات صندوق را از سطح زندگی فردی معلمان فراتر برده و آن را به یکی از بازیگران مهم در اقتصاد بخش عمومی کشور تبدیل کرده است.

منابع صندوق از دو مسیر تأمین میشود: سهم ماهانه فرهنگیان و کمکهای تکلیفی دولت. این سرمایهها در شرکتهای تولیدی، خدماتی و مالی بهکار گرفته میشود و سود یا زیان ناشی از این فعالیتها مستقیماً بر دارایی اعضا اثر میگذارد. با این حال، در سالهای اخیر فشار تورمی، تحریمهای خارجی و نوسانات شدید اقتصادی باعث شده بازدهی بسیاری از این سرمایهگذاریها حتی از نرخ تورم نیز کمتر باشد.
بخش قابلتوجهی از فرهنگیان معتقدند ارزش آورده آنها در صندوق، متناسب با شرایط اقتصادی افزایش نیافته و در نتیجه، قدرت خرید پساندازشان کاهش پیدا کرده است. همین مسئله زمینهای برای تضعیف اعتماد اعضا ایجاد کرده؛ اعتمادی که پیش از این نیز با انتشار برخی پروندههای تخلف مالی ضربه خورده بود.
با وجود چالشها، کارکردهای مثبت صندوق نیز قابل چشمپوشی نیست. در شرایطی که حقوق معلمان معمولاً کمتر از بسیاری از مشاغل تخصصی است، وجود نهادی که سرمایههای خرد را تجمیع و در طرحهای اقتصادی بزرگ بهکار گیرد، میتواند فرصتی مهم برای ایجاد ثروت جمعی باشد.
سودهای سالانه صندوق اگر کمتر از حد انتظار باشد، برای بسیاری از بازنشستگان فرهنگی بهعنوان مکمل درآمد عمل کرده و بخشی از هزینههای روزمره آنها را جبران میکند. همچنین مشارکت جمعی در صندوق، نوعی هویت اقتصادی مشترک میان فرهنگیان ایجاد کرده که به تقویت منزلت اجتماعی و احساس همبستگی آنان کمک میکند.
اما همین اهمیت اجتماعی باعث میشود هرگونه ناکارآمدی یا فساد احتمالی، اثر مضاعفی بر ذهنیت فرهنگیان داشته باشد. پروندههای مطرحشده در سالهای گذشته نشان داد که نبود شفافیت و نظارت، چگونه میتواند سرمایههای چند ده ساله فرهنگیان را با خطر مواجه کند و اعتماد عمومی را کاهش دهد.

آینده صندوق ذخیره فرهنگیان وابسته به اصلاحات ساختاری و بازنگری جدی در شیوه مدیریت آن است. کارشناسان سه محور اصلاحی را ضروری میدانند:
۱. تقویت نظارت و حسابرسی مستقل
بازگشت اعتماد فرهنگیان بدون استقرار نظام نظارت قوی و گزارشدهی شفاف ممکن نیست. صندوق باید بهصورت دورهای صورتهای مالی خود را منتشر و امکان نظارت عمومی را فراهم کند.
۲. جهتدهی سرمایهگذاریها به نیازهای واقعی فرهنگیان
سرمایهگذاری در بخشهایی مانند مسکن، بیمه تکمیلی، خدمات رفاهی و درمانی میتواند اثر مستقیم و ملموسی بر زندگی معلمان داشته باشد و به جای سودهای غیرقابل پیشبینی، رفاه واقعی ایجاد کند.
۳. ایفای نقش واقعی دولت در تقویت صندوق
بالا بودن تورم و ناپایداری اقتصاد سبب شده صندوق بدون حمایت دولت نتواند ارزش دارایی اعضا را حفظ کند. پرداخت سهم تکلیفی دولت و ایجاد پشتوانه قانونی برای مصون ماندن دارایی فرهنگیان از بحرانهای کلان اقتصادی، از ضروریات ادامه فعالیت صندوق است.
صندوق ذخیره فرهنگیان را میتوان بازتابی از وضعیت کلی اقتصاد ایران دانست؛ اقتصادی که با تورم، بیثباتی و ضعف مدیریتی مواجه است. همانطور که اقتصاد کشور نیازمند اصلاحات جدی است، صندوق نیز برای تبدیل شدن به پشتوانهای مطمئن برای فرهنگیان به بازنگری اساسی در مدیریت، شفافیت و نوع سرمایهگذاریها نیاز دارد.